آموزش اصول پایه فیلم برداری / قسمت دوم
در بخش اول این مقاله به بررسی نکات پایه و اصول فیلمبرداری پرداختیم و امروز به سراغ نکات تخصصیتر در این زمینه میرویم و اصول پایه فیلم برداری را به شما آموزش می دهیم.
امکانات دوربین
– دوربینهای دیجیتال امروزی امکانات بسیار زیادی دارند.
– هرسال با پیشرفت و رشد تکنولوژی امکانات و موردهایی به دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری اضافه میشود.
– پیشرفت و رشد تکنولوژی کار عکاسان و فیلمبرداران را راحتتر میکند.
– با رشد تکنولوژی امروزه عکاس با استفاده از فوکوس اتوماتیک بهراحتی بر روی موضوع مورد نظر فوکوس میکند.
– بسیاری از عکاسان و فیلمبرداران خبره به عنوان اصول فیلمبرداری هنوز هم از فوکوس اتوماتیک استفاده نمیکنند.
– فوکوس دستی نتیجه دقیقتری نیز به کاربر میدهد.
شاید این سوال بارها برای شما پیشآمده باشد که وقتی فوکوس اتوماتیک وجود دارد چرا از فوکوس دستی استفاده کنیم، اینجا به پرسش شما پاسخ داده میشود:
– فوکوس اتوماتیک قابلیت بسیار خوبی است و نمیتوان از این نکته چشمپوشی کرد ولی در نورهای کم و در شب عملکرد فوکوس خودکار نمیتواند بهخوبی فوکوس دستی عمل کند.
– دوربین شما از هوش برخوردار نیست و نمیداند که در یک صحنه شما میخواهید در کدام قسمت کادر فوکوس کنید.
– اگر با دوربین خود بیشتر آشنا شوید و از جزئیات فنی دوربین خود بیشتر بدانید بهتر میتوانید از فوکوس دستی دوربین خود استفاده کنید.
حلقه فوکوس
حلقه فوکوس (Focus Ring) یک بخش اساسی در اکثر دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری است که به کاربر اجازه میدهد تا فوکوس را در تصویر خود تنظیم کند. حلقه فوکوس در اطراف لنز دوربین قرار دارد و با چرخاندن آن، فاصله فوکوس به تصویر دوربین تنظیم میشود.در دوربینهای خودکار، فوکوس به صورت خودکار تنظیم میشود و کاربر نیازی به تنظیم آن ندارد. اما در دوربینهای دیجیتال و فیلمبرداری حرفهای، کاربر میتواند با استفاده از حلقه فوکوس، فاصله فوکوس را به دقت تنظیم کرده و تصاویری با شفافیت و وضوح بیشتر بگیرد.
علاوه بر تنظیم فاصله فوکوس، حلقه فوکوس در برخی از لنزهای حرفهای قابل استفاده برای تنظیم دیافراگم (Aperture) نیز است. دیافراگم، با کنترل میزان نور وارد شده به داخل لنز، تأثیر بزرگی بر نورپردازی و نیز عمق میدان تصویر دارد. با استفاده از حلقه فوکوس در تنظیم دیافراگم، کاربر میتواند به دقت میزان نور وارد شده به داخل لنز و بنابراین، شدت نور تصویر را تنظیم کند.
– فوکوس اتوماتیک ابزار بسیار مناسبی برای تازهکاران و غیرحرفهای ها میباشد. هیچگاه نباید به استفاده از فوکوس اتوماتیک عادت کرد، زیرا اعتماد به این مسئله باعث ضعیف شدن عملکرد در فیلمبرداری میشود.
Zoom
زوم یکی از قابلیتهای دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری است که به کاربر اجازه میدهد تا فاصله کانونی لنز را تغییر داده و بین فاصلههای دور و نزدیک تر تصویر مورد نظر خود را ثبت کند. با استفاده از قابلیت زوم، کاربر میتواند به صورت دقیق فاصله کانونی لنز را تنظیم کرده و برای ثبت تصاویر با زاویه دید بزرگتر و یا کوچکتر از یک سوژه استفاده کند.
در دوربینهای فیلمبرداری، زوم به صورت دستی یا خودکار عمل میکند. در زوم دستی، کاربر با چرخاندن یک حلقه یا با جابجایی جسم لنز، فاصله کانونی را تنظیم میکند. در زوم خودکار، دوربین با استفاده از یک موتور داخلی، فاصله کانونی را به صورت خودکار تغییر میدهد.
استفاده از قابلیت زوم در عکاسی و فیلمبرداری، به کاربران این امکان را میدهد تا تصاویر و فیلمهای با زوایای دید مختلفی از یک سوژه را به دست آورند و بهترین کاربردها شامل عکاسی پرتره، عکاسی مناظر و فیلمبرداری ورزشی هستند.
– هنگام فیلمبرداری از یک جمع خانوادگی مشکلی ایجاد نمیکند، اما در کارهای حرفهای زوم کردن ممکن است به فیلم ما آسیب برساند.و توجه کنید که با زوم کردن زیاد کنترل فیلمبرداری بر روی لرزش دست و کنترل کادربندی کم میشود.
– بهتر است هنگامی در کار حرفهای مجبوریم به سوژه نزدیک شویم با خود دوربین را به سوژه نزدیک کنیم.
– استفاده از سهپایه هنگام زوم کردن از اصول فیلمبرداری است.
Iris
Iris به مجموعه عضلات کوچکی در داخل چشم گفته میشود که قادر به تنظیم و تغییر قطر پردهٔ بینایی در برابر نور ورودی است. این عضله در پشت لایه از عدسی قرار دارد و با تنظیم قطر پردهای که بین عدسی و مقلدة چشم قرار دارد، میزان نور ورودی به چشم را تنظیم میکند. به عبارت دیگر، این عضله قادر به تنظیم میزان نور ورودی به چشم است و باعث میشود که بتوانیم در شرایط نوری مختلف به خوبی ببینیم. همچنین، تغییر قطر پردهٔ بینایی در برابر نور ورودی، باعث کاهش درخشندگی و افزایش عمق میدان تصویر در عکاسی و فیلمبرداری میشود.در واقع همان تیغههای اپرچر لنز است که وظیفه تنظیم گشادی دیافراگم برای ورود نور کافی و مناسب را بر عهده دارد.
در دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری، iris به مجموعهٔ پردههایی گفته میشود که در داخل لنز قرار دارند و میتوانند قطر گشایش لنز را تنظیم کنند. این پردهها با کنترل و تنظیم میزان نور ورودی به دوربین، از تحت و یا بر نور شدید جلوگیری میکنند و باعث کاهش درخشش و حفظ جزئیات تصویر میشوند.
اما در دوربینهای دیجیتال، کنترل iris به صورت خودکار توسط یک میکروپروسسور درون دوربین انجام میشود. این قابلیت به نام بستهٔ دیافراگم نیز شناخته میشود و با تنظیم دقیق iris، تعادلی بین نور و سایه در تصویر برقرار میشود. همچنین، در برخی دوربینهای حرفهای، قابلیت تنظیم iris به صورت دستی نیز فراهم است که به عنوان یک ابزار خلاقیت و کنترل دقیق در عکاسی و فیلمبرداری مورد استفاده قرار میگیرد.
وایت بالانس (White Balance)
– وایت بالانس به معنی بالانس و هماهنگی در رنگها است.
– ما برای تنظیم وایت بالانس مناسب باید یک سطح سفید را به عنوان مرجع خود قرار دهیم.
– بقیه رنگها را بر اساس معیار سفیدی این رنگ بنا کنیم.
– معمولاً وایت بالانس اتوماتیک نمیتواند نور طبیعی موجود درصحنه را برای ما بازسازی کند.
– بهترین راه برای تنظیم وایت بالانس، استفاده از یک سطح سفید بهعنوان مرجع رنگی و تنظیم دوربین بر روی آن است.
– توجه کنید سطحی که از آن بهعنوان منبع وایت بالانس استفاده میکنیم نباید نور هیچ سطحی را منعکس کند؛ باید از رنگ سفید خالصی برخوردار باشد.
– درنظر داشته باشید که تنظیمات وایت بالانس از نکات مهم اصول فیلمبرداری است.
صدا
– همه دوربینهای دیجیتال دارای میکروفونهای داخلی هستند.
– میکروفونهای hi-fi بهخوبی عمل میکنند.
– بخاطر به دست آوردن صدای بهتر در طی فیلمبرداری باید مراحلی را طی کرد که این مراحل کمی پیچیده هستند.
– تولید و خروجی صدای واضح در فیلم مخصوصاً در فیلمهای سینمایی پروسه بسیار مهمی است.
– جهت ضبط بهتر صدا میتوانید از میکروفونهای خارجی و پرتهای میکروفون بر روی دوربینهای خود استفاده کنید.
چرا استفاده از میکروفونهای خارجی بهتر است؟
– برای ضبط دقیق صداهای افراد در هنگام مصاحبهها و یا موارد دیگر میکروفونهای دوربینها جوابگو نیستند.
– باید از میکروفونهای دیگری نزدیک به افراد استفاده کنیم.
– درصحنه فیلمبرداری ممکن است شما به میکروفونهای زیادی برای صدابرداری نیاز داشته باشید؛ قطعاً میکروفون معمولی درون دوربین دیجیتال شما نمیتواند جوابگو باشد.
– یکی از نکات بسیار مهم در اصول فیلمبرداری ، حذف کردن صداهای اضافی در هنگام فیلمبرداری است.
اما منظور از این صداهای اضافی چیست؟
– فرض کنید در حال فیلمبرداری یک سکانس فیلم سینمایی در وسط شلوغی شهر هستید، اگر شما صدابرداری مناسبی از صحنه نداشته باشید صداهای اضافی و صداهای ماشینها باعث میشود صداهای اصلی که همان صدای افراد است حذف شود و این موضوع میتواند آسیب زیادی به کیفیت فیلم شما بزند.
– حل و برطرف کردن این مشکل بهتر است تا حد امکان محیط اطراف خود را آرام نگاه دارید.
– از میکروفون در نزدیک سوژه خود استفاده کنید.
– نرمافزارهایی نیز برای تفکیک صدا وجود دارند که تا حدی این نواقص را برطرف میکنند.
شاتر
شاتر در دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری، دستگاهی مکانیکی یا الکترونیکی است که برای کنترل مدت زمانی که حسگر تصویر در معرض نور قرار دارد، استفاده میشود. هدف اصلی شاتر، کنترل زمانی است که نور به حسگر تصویر دوربین وارد میشود و به این ترتیب، میزان نور ورودی به دوربین و شدت اکسپوژر (میزان اندازهگیری نور) را تنظیم میکند.
اغلب در دوربینهای فیلمبرداری، شاتر به صورت دو در (در دو دوره یا دو بخش) عمل میکند. در دورهٔ اول، شاتر باز میشود و لنز اجازه میدهد که نور وارد حسگر تصویر شود. در دورهٔ دوم، شاتر بسته میشود و حسگر تصویر از نور جدا میشود. مدت زمان باز بودن شاتر (shutter speed)، به زمانی اشاره دارد که حسگر تصویر در دورهٔ اول معرض نور قرار دارد و میتواند بر حسب ثانیه یا بخشی از ثانیه تنظیم شود. به طور معمول، مدت زمان باز شدن شاتر در دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری میتواند بین 1/8000 ثانیه تا 30 ثانیه تغییر کند.
افکتها
– سیستمها و نرمافزارهای کامپیوتری این روزها بسیار پیشرفت کردهاند، هر روز افکتها و حالتهای مختلفی برای بهتر کردن صدا و تصویر فیلمها ارایه میشود.
– مطلع بودن از افکتها و استفاده از آنها برای برطرف کردن ایرادات فیلم و بهتر کردن فیلمها میتواند بسیار موثر باشد.
قاببندی
– ترکیببندی در فیلمبرداری و عکاسی یکی از مهمترین بخشهای کار و اصول فیلمبرداری است.
– فیلمبردار باید بداند تا عناصر را چگونه درصحنه هماهنگ کند تا مخاطب جذب شود.
– نقش مهمی در ترکیببندی افراد و بیان احساسات دارند.
– به طور مثال شما میتوانید با تغییر یک ترکیببندی و نمایش صورت یک فرد از پایین حالت ترسناکی را به چهره آن فرد اضافه کنید.
– قوانین ترکیببندی و قاببندی در عکاسی و فیلمبرداری یکسان هستند.
ترکیببندیهای اولیه
ترکیببندیها بر اساس نوع زاویههای دید تقسیمبندی و نامگذاری شدهاند:
EWS Extreme Wide Shot
EWS یا Extreme Wide Shot یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن صحنه به صورت کامل در کادر قرار گرفته و محیط وسیع و فضای بلند را نشان میدهد. در این نوع شات، فاصله بین دوربین و فرد یا شیء بسیار زیاد است و به همین دلیل این شات باعث به وجود آمدن تأثیر بزرگی در بین برای تماشاگران میشود و محیط نمایش داده شده به آنها نشان میدهد که فضای بلند یا وسیعی در اطراف دوربین وجود دارد.
از دیگر نمونههای EWS میتوان به فیلمهایی مانند «راننده تاکسی»، «سوار بادبان» و «لاراکروفت: تومب ریدر» اشاره کرد. این نوع شات معمولا برای نمایش محیط و فضای بلند در فیلمهای ماجراجویی، فانتزی و علمی-تخیلی استفاده میشود.
VWS Very Wide Shot
VWS یا Very Wide Shot نیز یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن محیط وسیعتری نسبت به شاتهای دیگر در کادر قرار دارد. در این نوع شات، محیط بیشتری نسبت به EWS در کادر قرار دارد و در آن فرد یا شیء در میان محیط قرار گرفته است.
در این نوع شات، فاصله بین دوربین و فرد یا شیء کمتر از EWS است و به همین دلیل محیط و فضای بیشتری به تماشاگر نشان داده میشود. این نوع شات برای نشان دادن فضاهای گستردهتر و طبیعت، محیطهای باز و ساحلها و نیز برای نمایش فاصلههای بلند بین فرد یا شیء و محیط اطراف استفاده میشود.
جهت مثالهایی از فیلمهایی که از VWS استفاده شدهاند، میتوان به فیلمهایی مانند «هتلی برای خرگوشها»، «اوج وفاداری» و «زندگی در مرزهای» اشاره کرد.
WS Wide Shot
WS یا Wide Shot یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن فرد یا شیء در کادر قرار دارد و محیط آن نیز به نسبت قاب بسیار وسیع نیست. در این نوع شات، فرد یا شیء به طور کامل در کادر قرار دارد و محیط آن نیز به صورت محدود در کادر دیده میشود.
بین دوربین و فرد یا شیء فاصله در این نوع شات کمتر از VWS و EWS است و به همین دلیل محیط و فضای کمتری به تماشاگر نشان داده میشود. این نوع شات برای نشان دادن تعامل فرد با محیط اطراف و همچنین برای نشان دادن روابط فضایی فرد با محیط و اشیا اطراف استفاده میشود.
اما برای مثالهایی از فیلمهایی که از Wide Shot استفاده شدهاند، میتوان به فیلمهایی مانند «سرزمین خشم»، «ماجرای شاهزاده» و «ماتریکس» اشاره کرد.
MS MidShot
MS یا Mid Shot یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن فرد یا شیء در کادر قرار دارد و به صورت کامل از سر تا پایین دیده میشود. در این نوع شات، فرد یا شیء به طور کامل در کادر قرار دارد و محیط آن نیز به صورت محدود در کادر دیده میشود.
فاصله بین دوربین و فرد یا شیء در این نوع شات بیشتر از Close-up و Medium Close-up و کمتر از Full Shot و Long Shot است. این نوع شات برای نشان دادن بیشتر از جزئیات بدنی فرد یا شیء و همچنین برای نشان دادن وضعیت آنها در فضای اطراف استفاده میشود.
حالا مثالهایی از فیلمهایی که از Mid Shot استفاده شدهاند، میتوان به فیلمهایی مانند «آواتار»، «شاهزاده پرنس» و «سرقت در شب» اشاره کرد.
MCU Medium Close Up
MCU یا Medium Close Up یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن فرد یا شیء از نیمبدن به بالا در کادر دیده میشود. در این نوع شات، فرد یا شیء به طور کامل در کادر قرار دارد و محیط آن نیز به صورت محدود در کادر دیده میشود.
در این نوع شات فاصله بین دوربین و فرد یا شیء بیشتر از Close-up و کمتر از Mid Shot و Full Shot است. این نوع شات برای نشان دادن جزئیات بیشتری از بدن فرد یا شیء و همچنین برای نشان دادن حالت روحی و احساسی آنها استفاده میشود.
خب مثالهایی از فیلمهایی که از Medium Close Up استفاده شدهاند، میتوان به فیلمهایی مانند «مردی به نام اوه»، «جادوگر شهرزاد» و «خاطرات یک خانه خالی» اشاره کرد.
CU Close Up
CU یا Close Up یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن صورت فرد یا شیء به صورت کامل در کادر قرار دارد. در این نوع شات، صورت فرد یا جزئیات اصلی شیء به صورت بزرگ و جزئیات بیشتر در کادر دیده میشود.
فاصله بین دوربین و فرد یا شیء در این نوع شات بیشتر از Extreme Close-up و کمتر از Medium Close-up است. این نوع شات برای نشان دادن جزئیات بیشتری از چهره، چشم، دهان و نقاط حساس بدن فرد یا جزئیات اصلی شیء استفاده میشود.
مثالهایی از فیلمهایی که از Close Up استفاده شدهاند، میتوان به فیلمهایی مانند «نخستین بار»، «شهر اشباح» و «دوستی» اشاره کرد.
ECU Extreme Close Up
ECU یا Extreme Close Up یکی از انواع شاتهای کادربندی در فیلمبرداری است که در آن جزئیات کوچک و بسیار کوچکی از یک شیء یا فرد در کادر قرار میگیرد. در این نوع شات، جزئیاتی مانند چشم، دهان، یک قسمت کوچک از چهره یا دیگر جزئیات بسیار کوچک دیگری که ممکن است در نزدیکی دوربین قرار داشته باشند، به صورت بزرگ در کادر دیده میشود.
فاصله بین دوربین و فرد یا شیء در این نوع شات بسیار کمتر از Close Up است. این نوع شات برای نشان دادن جزئیات بسیار کوچک و مهم یک شیء یا فرد استفاده میشود.
مثالهایی از فیلمهایی که از Extreme Close Up استفاده شدهاند، میتوان به فیلمهایی مانند «فرشتگان در برابر بوسهها»، «سینمای پارادایس» و «بازگشت به زندگی» اشاره کرد.
CA Cutaway
Cutaway یا CA در فیلمبرداری به نوعی از شات گفته میشود که در آن، دوربین از صحنه اصلی به صحنهای دیگر منتقل میشود تا بخشی از صحنهای دیگر را نشان دهد. این نوع شات در وقتی استفاده میشود که فیلمساز به دنبال پوشش دادن جزئیات بیشتری از صحنه یا به عبارتی بخشی از اطلاعات بیشتری در مورد صحنه باشد.
معمولاً Cutaway برای پر کردن فاصله بین دو یا چند فریم در یک صحنه یا برای ایجاد تعادل در بین جنبههای مختلف یک صحنه استفاده میشود. به طور مثال، در یک فیلم، فردی ممکن است در حال انجام کاری باشد و سپس دوربین به یک Cutaway از چیز دیگری منتقل شود، مانند یک شخص دیگر در اتاق، یک بوم یا چیز دیگری، و سپس به فرد اصلی بازگردد.
استفاده از Cutaway به فیلمساز کمک میکند تا نحوهی برجسته شدن جزئیات و دقت در ارائه اطلاعات در فیلم افزایش یابد.
بخش دوم آموزش اصول فیلمبرداری در اینجا به پایان میرسد در بخش سوم همراه مانا رسانه باشید تا با آموزش قوانین دیگری در ترکیببندی و جمعبندی یک فیلم این آموزش را به پایان برسانیم.