عباس معروفی که بود
عباس معروفی، نویسنده، رمان نویس، نمایشنامه نویس، شاعر و روزنامه نگار معاصر ایرانی است که در بیست و هفتم اردیبهشت ماه 1336 درتهران و در محله بازارچه نایب السطنه متولد شد و با تاسف در دهم شهریور ماه 1401 به علت بیماری سخت و طولانی سرطان در سن 65 سالگی درگذشت. کسانی که زبان و ادبیات فارسی را دوست دارند از آثار او با خبرند.
شاهکار او را می شناسیم، همان کتاب معروف و با آن قلم جادویی! سمفونی مردگان که او را به چهره ای دوست داشتنی تری تبدیل کرد.این کتاب آنقدر معروف شد که سایر آثار او در سایه قرار گرفتند و به سه زبان دیگر (آلمانی – ایتالیایی – یونانی) ترجمه شد.جایزه «بنیاد انتشارات ادبی فلسفی سور کامپ» را برای همین رمان دریافت کرد.
عباس معروفی شاگرد سپانلو و هوشنگ گلشیری بودو برای این دیار قدم های رو به جلویی برداشت از تاسیس یک ماهنامه فرهنگی و ادبی به اسم “گردون” تا تاسیس «خانه هنر و ادبیات هدایت» در خیابان کانت برلین و حمایت از آثار جوانان ایرانی که قابل تقدیر است.
علت مرگ عباس معروفی
شهریور ماه دو سال پیش برای اولین بار از بیماری خود خبر داد و نوشت:
گفتی از حال خودم بنویسم. حالا دیگر هجده ماه است که از نان، عدس پلو با پنیر و نیمرو، پسته، و … فقط یک خاطره در ذهنم مانده. هجده ماه است به قول پُل سلان صبح مینوشم و عصر مینوشم. یک سوپ آبکی که توش دو تا قارچ معلق میزند، یا شیرموزی که برام میفرستند. فقط مینوشم و مینوشم. و کدامشان نگفته بود: «لذتی در خوردن هست که در نوشیدن نیست»؟
سرطان ویرانگرست، و بدتر از آن جراحیهاش که بخشهایی از بدنت را بردارند دور بریزند. یک تکه استخوان ساقم را گذاشتهاند جای فک، نصف زبانم را از انتها برداشته تکهای از ماهیچه رانم پیوند زدهاند، هفت سانت شاهرگم را کوتاه کردهاند، دندانهام، و بعد هم متاستازی که تومور مغزی شد و از جمجمهام بیرون کشیدند. اگر بزرگواری و مراقبت رفیقهای نازنینم پروفسور رحمانزاده، و پزشک خوبم بهمن مصلحی نبود، نمیدانم چی میشد. وجود فرشتگان به من میگوید تو خوشاقبالترین آدم این شهری، و زندگی سرشار از امید و زیبایی ست. میخواهم زنده بمانم، شهرزاد درونم را بههوش نگه دارم، داستان بنویسم و بلا از فرزندان مردم بگردانم دیروز سورملینا بالهاش را گشود، بغلش کردم.
و در پستی در اینستاگرام اینچنین نوشت:
رمان های عباس معروفی
- سمفونی مردگان (۱۳۶۸)
- سال بلوا (۱۳۷۱)
- پیکر فرهاد (۱۳۸۱)
- فریدون سه پسر داشت (۱۳۸۲)
- ذوب شده (۱۳۸۸)
- تماما مخصوص (۱۳۸۹)
- نام تمام مردگان یحیاست (۱۳۹۷)
مجموعه داستان های عباس معروفی
- روبروی آفتاب (۱۳۵۹)
- آخرین نسل برتر (۱۳۶۵)
- عطر یاس (۱۳۷۱)
- دریاروندگان جزیره آبیتر (۱۳۸۲)
- شاهزاده برهنه (۱۳۹۷)
- چرخ گردون با گلریز عباس پور (۲۰۱۵)
- کتاب دوم با گلریز عباس پور (۲۰۱۵)
نمایشنامه های عباس معروفی
- تا کجا با منی (۶۲–۱۳۶۱)
- ورگ (۱۳۶۵)
- دلی بای و آهو (۱۳۶۶)
- آونگ خاطرههای ما (سه نمایشنامه) (۱۳۸۲)
- آن شصت نفر،آن شصت هزار (۱۳۶۱)
- و خدا گاو را آفرید (۱۳۹۷)
شعر های عباس معروفی
- نامههای عاشقانه و منظومهی عینالقضات و عشق (۲۰۱۱)
- چهل ساله تر از پیامبر (۲۰۱۸)
مقاله عباس معروفی
- اینسو وآنسوی متن (تجربهها و تکنیکهای ادبیات داستانی) (۲۰۱۲)
مجله های عباس معروفی
- موسیقی آهنگ
- ادبی گردون
- مجله ادبی آیینه اندیشه در سال ۱۳۷۱ سه شماره چاپ شد و شماره چهارم توقیف شد.
- سایر کارهای او
وی در ساعت 4 صبح روز دهم شهریور چشم از دنیا فروبست، به اهالی هنر و جامعه ادبی ایران تسلیت می گوییم.روانش شاد و یادش گرامی