آموزش تدوین, وبلاگ

آموزش مفاهیم پایه تدوین / قسمت دوم

تدوین

آموزش مفاهیم پایه تدوین / قسمت دوم

همان طور که گفته بودیم در این قسمت مقاله به بررسی اجزای موجود در ساختار تدوینی فیلم و موارد دیگر می پردازیم؛ همراه ما باشید.

اجزای موجود در ساختار تدوینی فیلم

در حالت کلی از دیدگاه تدوین، فیلم یا یک برنامه­ی تلویزیونی یک سیستم است. وتعریف سیستم عبارت است از: کلی که متشکل از اجزاء مرکب همگون و به هم پیوسته­ای باشد.یعنی کل فیلم از اجزای زیر تشکیل شده است.

1) قطعات تصویر(نماها) و صداها که با یکدیگر رابطه متقابل وموثر دارند.

2)مجموعه­ای از چند نما که از لحاظ موقعیت مکانی و زمانی وحدت یا پیوستگی دارند، زیر سیستم را به وجود می­آورندکه آن را صحنه می­نامیم.

3) از مجموعه­ی چند صحنه، زیر سیستم بزرگتری تشکیل می­شود که آن را فصل می­نامیم که تلفیق فصل­ها یعنی بزرگترین زیر سیستم ها، سیستم کلی یا اصلی فیلم یا برنامه بوجود می­آید.

پس در حالت کلی هر فیلم سه جزء دارد: نما، صحنه، سکانس

تدوین

نما یا شات

کوچکترین واحد ساختاری یک فیلم است و هر فیلم مجموعه ای از نماهای جداگانه ای است که در مکان­ها و زمان­های گوناگون ضبط شده­اند.

نما در واقع دو تعریف دارد:

الف) از دیدگاه تصویر برداری(مقدار تصویری که از روشن شدن تا خاموش شدن دوربین ضبط می­شود)

ب) از دیدگاه تدوین( در تدوین فاصله­ی بین دو برش یک نما محسوب می­شود(

ویژگی­های دراماتیک نما به این شرح است:

1)جزئی از رویداد فیلم را نشان دهد.

2) متکی بر ایده­ی کلی باشد و پیش برنده­ی داستان به سوی نتیجه باشد.

3) از کوتاهترین و ساده ترین راه، رویداد را نشان دهد.

انواع زیادی نما وجود دارد اما بر حسب شاخص بزرگنمایی و فاصله­ی دوربین تا موضوع، سه نمای استاندارد وجود دارد: نمای دور ، نمای متوسط ، نمای نزدیک.  البته نماهای زیادی از ترکیب این سه نما  و بین آنها وجود دارد.

ناگفته نماند که تقسیم بندی های دیگری نیز وجود دارد که به سه مورد آن اشاره می­شود.

الف: برحسب شاخص زاویه تصویر برداری: نمای زاویه پایین، نمای زاویه بالا، نمای زاویه همسطح چشم.

ب: برحسب شاخص حرکت دوربین(نمای ثابت، نمای حرکت افقی یا عمودی، نمای تعقیبی و………..)

ج) بر حسب تعداد افراد موجود در درون قاب( نمای یک نفره، دونفره، سه نفره و……..)

در واقع تقسیم بندی نماها دو کارکرد دارد. اول:برای سهولت در ایجاد تفاهم بین اعضای گروه تولید در حین تصویر برداری و دوم: روشن کردن اهمیت و جایگاه تدوین در امر فیلمسازی است.

صحنه تجمع چند نما است که حاصل فرآیند تدوین است و از دیدگاه تدوین تداومی، صحنه متکی به وحدت زمان و مکان است و از نظر ساختار دراماتیک، داستان آن خطی پیش می­رود و دارای آغاز، میانه و پایان است. قانون کلی در پرداخت(کارگردانی و تدوین) یک صحنه، پیشرفت دراماتیک آن است. مهمترین ویژگی صحنه، تداوم است و صحنه تنها مجموعه­ی تداوم دار ساختار فیلم است.

به طور کلی در یک فیلم ممکن است دو نوع صحنه یافت شود:

1)  صحنه­ی اصلی: که دربرگیرنده­ی قسمت های مربوط به قهرمان یا قهرمانان حوادث عمده و اصلی  است.

2) صحنه­ی فرعی: که حاوی نماهای مربوط به قهرمانان فرعی و حوادث جزئی است.

فصل یا سکانس: حاصل تجمع چند صحنه است و از نظر زمان و مکان محدودیتی ندارد.  تنها از نظر ایده باید مطابق با ایده­ی کلی فیلم بوده و برای پیشبرد آن پرداخت شود. فصل نیز انواعی دارد..

الف) فصل مستقل:هیچ نوع ارتباطی با فصل قبل یا بعد از خود ندارد و موضوعی که مطرح می­کند از دیگر فصل­ها جداست، اما به موضوع کلی فیلم مربوط است.

ب) فصل اصلی: موضوعی را مطرح می­کند که موضوع فصل های بعدی از آن مشتق می­شود. و در واقع استخوان بندی اصلی را تشکیل می­دهد.

ج) فصل فرعی: تابع فصل اصلی است و در حقیقت مکمل آن بوده و ممکن است فصل فرعی خود نیز با فصل های فرعی تری تکمیل شود.

تدوین

آشنایی با ترکیب بندی مناسب برای اندازه نماهای مختلف:

«دیویدگریفیث» کارگردان بزرگ آمریکایی سینمای صامت که پدر فن فیلم لقب گرفته ، جز و نخستین کارگردانانی بود که در زمان سینمای صامت ، نمای نزدیک را آگاهانه و با قدرت بسیار در فیلم­هایش بکار گرفت. گریفیث در یکی از شاهکارهایش بنام «تعصب» (1916) نمونه تکان­دهنده­ای از قدرت و کاربرد نمای نزدیک را به نمایش گذاشت. در صحنه­ای زن حکم اعدام شوهرش را که بی­گناه است می­شنود . در این صحنه «گریفیث» در یک نمای نزدیک صورت زن و انگشتان لرزان ، او را در یک اینسرت به نمایش می­گذارد. تماشاچی در یک لحظه لبخند مضطرب و لرزان و سپس انگشت متشنج را که بر پوست صورت چنگ انداخته می­بیند. این یکی از قویترین لحظات عاطفی فیلم است.

نمای نزدیک در حقیقت مهمترین عنصر تصویری در سینماست که اهمیت فراوان دارد و فاصله بین تماشاگر و بازیگر را در فیلم به کلی از میان می­برد، یک تماس بسیار نزدیک و عاطفی بین این دو ایجاد می­کند که تماشاچی در احساس شخصیت فیلم شریک می­شود. از طرف دیگر تأکید بر اشیاء، توسط نمای درشت در سینما به آنها جان می­بخشد و  سوی توجه را به خود می­کشاند. در نمایش نماهای نزدیک، کارگردان همه چیز را حذف می­کند و تماشاچی را وامی­دارد تا به صورت بازیگر که حسی بخصوص در آن منعکس شده توجه کند. نمای نزدیک دارای حالتی عاطفی است که بیانگر وضعیت روحی و روانی بازیگر است، از قبیل شادی، اندوه، نگرانی، یأس، خشم و …

نمای عمومی یعنی…

در مقابل نمای دور، نمایی عمومی است که بازیگر اهمیت عاطفی و روانی خود را بصورت انفرادی از دست می­دهد و آن را به اشیاء و محیط اطراف خود وامی­گذارد و تقسیم می­کند . در حقیقت در نمای دور چون محیط جغرافیایی و مکانی بازیگر و فضای فیزیکی فیلم مطرح می­شود، بازیگر به ازای اشیاء و آدمها و محیطی که او را فراگرفته، در رابطه با آنها مطرح می­شود.

نمای دور برخلاف نمای نزدیک که یک دید عاطفی می­دهد، یک دید اجتماعی و موقعیت مکانی از بازیگر را نمایش می­دهد. نمای دور از آن جهت که شخصیت فیلم را درمیان فضا و محیطی که بر او مسلط است نشان می­دهد، می­تواند تنهایی وی را مطرح کند.

از طرف دیگر یک نمای متوسط یا تمام قد حالتهایی از نمای نزدیک و نمای دور و خواص این دو را دربردارد.

قابل ذکر است که تعداد بازیگران در هر یک از  اندازه نماها می­تواند متفاوت باشد. مثلاً در یک کادر واحد می­توانیم سه بازیگر را با حالت نمای متوسط بگنجانیم که در آن صورت اندازه نمای، «مدیوم شات سه نفره» معرفی می­شود.

در قسمت بعدی این سری مقاله، در سایت مانا رسانه همراه ما باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *